Page 100 - Book Harf Bartar Koli
P. 100

‫حر ِف برتر؛ روایتی از ربع قرن فعالیتهای سازمان دانشجویان ایران‬  ‫‪98‬‬

    ‫پس امثال ساسان زارع‪ ،‬میثم نعمتی‪ ،‬انصاری و ‪ ...‬رفتند در بسیج چه چیزی را تقویت کردند؟‬

‫اردوهای جهادی را ذیل محرومیتزدایی تقویت کردند‪ .‬بسیج سازندگی شد سردار خراسانی و آن را‬
‫تقویت کرد‪ .‬تعدادی هم شدند جزو سازمان ملی جوانان و گروههای داوطلبی خیریه را تقویت کردند‬
‫و سمنها آن زمان زیرمجموعهشان بود‪ .‬عدهای هم رفتند وزارت علوم و اردوهای جهادی شد جزو‬
‫برنامههای تشکلهای سیاسی و عدهای هم با ما ماندند‪ .‬ما با این دوستان کار جدیدی راه انداختیم و‬
‫اردوی جهادی را بهصورت فشرده شده تبدیل به مدلی کردیم که هر استانی بتواند خودش اردوی‬

                                                                      ‫جهادی تشکیل دهد‪.‬‬

‫تا اینجای بحث‪ ،‬طرح مهرباران را توضیح دادید‪ ،‬ولی هنوز چند سؤال باقی مانده است‪ .‬یکی اینکه‬
‫بفرمایید آیا در طرحها و ایدههای سازمان دانشجویان اهداف و گرایشات سیاسی دنبال نمیشده‬
‫است؟ چون چنین سازمانی نمیتواند نسبت به چهار سال دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی‬
‫یا هشت سال دکتر احمدینژاد و هشت سال دکتر روحانی سکوت اختیار کرده باشد و اعلام موضع‬
‫نکرده باشد؟! رسمی یا غیررسمی اقدامی نکرده یا نیروهایش کاری انجام ندادهاند که جایی مطرح‬
‫نشده باشد؟! از همان ابتدای فعالیت سازمان حداقل طبق شنیدهها اطلاع دارم که دکتر فاتح ارتباط‬
‫خوبی با بیت رهبری داشت و آن زمان هم کوی دانشگاه تب و تاب داشت؛ یعنی هرکسی میخواست‬
‫اعلام موضع کند میگفتند نظر و موضعش نسبت به کوی چیست؟! همانطور که بعد از سال ‪1388‬‬

                                      ‫میگفتند موضع شما نسبت به اتفاقات سال ‪ 1388‬چیست؟‬

                                     ‫در سازمان دانشجویان مهمترین عنصر عمل اجتماعی بود‪.‬‬

       ‫خطکشی و مرزبندی وجود نداشت؟ فلانی حزبالهی است یا فلانی اصولگرا و اصلاحطلب است؟‬

‫ما در سازمان افرادی داشتیم که الان کارمند دفتر سیاسی نهاد رهبری است‪ .‬آن زمان مسئول بخش‬
                         ‫خیریۀ سازمان بود‪ .‬افرادی هم داشتیم دبیر انجمن اسلامی دانشگاه بود‪.‬‬

                                                   ‫منظورتان انجمن اسلامی (دفترتحکیم) است؟‬

‫بله‪ ،‬دفتر تحکیم و در جمع ما حضور داشت‪ .‬بعضی اوقات بین ما بحث و دعوا هم میشد‪ .‬ولی فضا را‬
‫برای همدیگر تنگ نمیکردیم! خیلی به رئیس یا مدیر وقتِ سازمان بستگی داشت‪ .‬یادم میآید یک‬
‫بار حتی با یکی از دوستان برخورد فیزیکی کردیم! چون خیلی مواضع تندی داشت‪ .‬آقای حقشناس‪،‬‬
‫عضو هیئتامنای وقت جهاددانشگاهی‪ ،‬میگفت سازمان دانشجویان مانند اسکله است برای‬
   95   96   97   98   99   100   101   102   103   104   105