ایام شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.
معرفی کتاب:
فاطمه فاطمه است، کتابی به زبان فارسی که متن پیادهشده و تصحیحشده سخنرانی علی شریعتی (۱۳۱۲-۱۳۵۶ش)، نویسنده و جامعهشناس شیعه، در حسینیه ارشاد است. این کتاب به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و اندونزیایی ترجمه شده و علاوه بر چاپ فارسی آن به صورت مستقل، در کتاب «زن» از مجموعه آثار شریعتی نیز به همراه چند اثر دیگر چاپ شده است.
مقالات بسیاری با نگاه جامعهشناختی و اسلامی و شیعی درباره کتاب نوشته شده و حتی برخی کتابها و مقالات، با الهام از متن یا عنوان این کتاب، چاپ و منتشر شده است.
شریعتی در این کتاب، مخاطب خود را زنانی میداند که به دنبال الگوگیری از شخصیت حضرت زهرا (س) هستند. او توجه بیش از اندازه به بیان کرامات و بیتوجهی به درسآموزی از فاطمه(ع) را مورد انتقاد قرار داده است.
کتاب فاطمه فاطمه است، اولین بار در سال ۱۳۵۰ش منتشر شد.
محتوای کتاب
شریعتی در مقدمه «فاطمه فاطمه است»، مخاطب خود را زنانی دانسته که نه در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند و نه قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند و میخواهند خود را بسازند و نیازمند الگو هستند. به گفته شریعتی، شخصیت حضرت فاطمه (س)، پاسخی به پرسشهای این دسته از زنان است.
او در ابتدا، ناشناخته ماندن چهره واقعی حضرت فاطمه (س)، و توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و بیان کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید میکند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است. شریعتی در ادامه کتاب، با بیان نکاتی درباره دینداری عوام، دین سطحی و دین ناشی از احساسات، مسئولیت عالمان در معرفی صحیح دین را مورد تاکید قرار میدهد.
شریعتی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیلهای عربی و نقش زن در آن بیان میکند که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزشهای انسانی را مختص پسر میداند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری میشمرد.سپس به جایگاه حضرت زهرا (س) میپردازد که در چنین جامعهای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک میکرد،وارث همه مفاخر خاندانش میشود. شریعتی سپس درباره رابطه ویژه پیامبر با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن میگوید.
مشهورترین بخش کتاب
یکی از فرازهای «فاطمه فاطمه است» که عنوان کتاب هم از آن برداشته شده، به وفور در نشریات و کتابها بازنشر شده است:
خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم؛ خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از مریم سخن میگفت. گفت ۱۷۰۰ سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند. ۱۷۰۰ سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند. ۱۷۰۰ سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران، پیکرهسازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم، هنرمندیهای اعجازگر کردهاند. اما مجموعه گفتهها و اندیشهها و کوششها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانستهاند عظمتهای مریم را بازگویند؛ که «مریم مادر عیسی است».
و من خواستم با چنین شیوهای از فاطمه بگویم. باز درماندم. خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه بزرگ است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه، دختر محمد (ص) است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. نه! اینها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است.