جلسه نود و نهم از درس‌گفتار پرده‌پوشانی، پرده‌انداز

دوشنبه, 29 آذر,1400

جلسه نود و نهم از درس‌گفتار پرده‌پوشانی، پرده‌انداز

 

 یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ

 

مى آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد

 

جلسه نود و نهم

 

دفتر سی و سوم: آزار نیکان قسمت ششم دوشنبه 29/09/1400 15 جمادی الاول

 

در نود و نهمین جلسه از درسگفتار پرده پوشانی، پرده انداز، دکتر پایداری، قسمت پنجم از سی و سومین دفتر با عنوان آزار نیکان پیرامون عبارت یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ آغاز نمودند و به شرح و تفسیر پرداخت که اهمّ روایات طرح شده در این جلسه به ترتیب زیر می باشد:

حماقت (يا درشتخوئى) چيست؟ در افتادن با فرمانروا و آن كه بر آزار تو تواناست (كه نتيجه آن آزار غير مستقيم به خويشتن است).

 

(تحف العقول / ترجمه جنتى ؛ متن ؛ ص۳۵۱)

 

با خويشاوند محبت و پيوند كن و لو به جرعه آبى، و بهترين صله رحم خوددارى از آزار اوست، خداوند فرموده: «صدقه‏ هاى خود را با منت و آزار باطل نسازيد.» (بقره: ۲۶۴).

 

(تحف العقول / ترجمه جنتى ؛ متن ؛ ص۷۱۱)

 

حديث اول كه منشأ و مبدأ اخبار ديگر است مورد اتفاق است و كسى در آن اختلاف نكرده، موافق قرآن نيز هست، و چون مورد تصديق قرآن و روايات ديگر است ناچار امت بايد بدان اقرار كند، چه از قرآن شاهد گويا دارد، قرآن با آنها موافق است و آنها با قرآن، علاوه كه مضمون آنها را پس از پيغمبر گروهى موثق و شناخته شده از راستگويان (ائمه) بيان كرده‏اند، پيروى از اين روايات بر هر مرد و زن مؤمن حتم و واجب است و جز دشمن معاند كسى از آنها نگذرد، كه گفتار آل پيغمبر به گفتار خدا پيوسته است چنان كه (در نظير اين) قرآن فرموده: «آنان كه خدا و رسولش را بيازارند در دنيا و آخرت، خدا لعنتشان كند و عذابى ذلت‏بار بر آنها آماده كرده.» (احزاب: ۵۷)، (كه اذيت پيغمبر را اذيت خدا شمرده و آزار آل پيغمبر هم آزار پيغمبر است). و نظير اين آيه را در سخنان پيغمبر (ص) مى‏بينيم كه فرموده: هر كه على را بيازارد مرا آزرده، و هر كه مرا بيازارد خدا را آزرده، و هر كه خدا را بيازارد بزودى به انتقام خدا دچار شود، و در حديث ديگر است كه: هر كه على را دوست دارد مرا دوست داشته، هر كه مرا دوست دارد خدا را دوست داشته، و در باره قبيله «بنى وليعه» فرمود: مردى را چون خودم (براى سركوبى) بسوى آنها مى‏فرستم كه خدا و رسول را دوست دارد، و خدا و رسول هم او را دوست دارند.

 

على! برخيز و به جانب آنها روان شو. و در جنگ خيبر فرمود: فردا مردى را به ميدان آنها مى‏فرستم كه خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند، مردى كه پياپى حمله كند و هيچ گاه نگريزد، و تا خدا (اين قلعه‏ ها را) بدستش نگشايد باز نگردد، پيغمبر (ص) پيش از اعزام او مژده فتح داد، اصحاب همه گردن كشيدند (كه اين نشان به سينه كه آويخته مى‏شود) و چون فردا شد، على (ع) را پيش خواند و به جبهه يهود فرستاد، و او را به اين فضيلت مفتخر ساخت و كرار غير فرارش ناميد، و خداوند او را دوستدار خدا و پيغمبر خواند، و خبر داد كه خدا و پيغمبر او را دوست دارند.

 

(تحف العقول / ترجمه جنتى ؛ متن ؛ ص۷۳۳)

 

و فرمود: هر كس به همسايه‏اش آزار رساند خداوند بوى بهشت را هم بر وى حرام سازد، و جايگاهش دوزخ باشد، و بد سرانجامى است براى او، و هر كس حقّ همسايه را ضايع كند از ما مسلمين نيست، و پيوسته مكرّر در مكرّر جبرئيل عليه السّلام بمن سفارش همسايه ميكرد تا بآن حدّ كه پنداشتم كه او را ميراث برقرار مى‏دهد، و نيز هميشه مرا نسبت برفتار با بردگان سفارش ميكرد تا آن حدّ كه گمان كردم براى خدمت آنها زمانى معيّن ميكند كه پس از گذشتن از آن آزاد ميشوند، و همچنين مرا بمسواك كردن سفارش ميكرد تا اندازه‏اى كه فكر ميكردم واجبش كند، و باز در مورد نماز شب بسيار تأكيد مينمود و مكرّر تذكّر ميداد تا آنجا كه گمان كردم افراد برجسته امّت من شبها نخسبند و عبادت كنند.

 

آرى متوجّه باشيد كه هر كس بمسلمان فقيرى كم اعتنائى كند و او را كوچك‏ و حقير شمرد، بحقّ خداوند استخفاف كرده است، و خداوند در روز قيامت او را كوچك و بى‏ارزش شمرد مگر اينكه توبه كند و از او عذرخواهى نمايد،

 

(ترجمه من لا يحضره الفقيه ؛ج‏۵ ؛ ص ۳۱۹)

 

*  و روايت است كه شخصى مردى را بنزد امير المؤمنين عليه السّلام آورد، و اظهار داشت اين مرد مدّعى است دوش در خواب با مادر من همبسترى كرده و جنب شده است، حضرت فرمود: خواب بمنزله سايه است، اگر خواهى سايه او را تازيانه زنم، سپس فرمود: امّا من او را بدين عمل عقوبت ميكنم تا اين گفتار را كه موجب آزار مسلمانانست تكرار نكند.

 

شرح: «شيخ طوسى و كلينى اين روايت را نقل و در آخرش اضافه كرده‏اند كه او را چند ضربه دردناك بزد».

 

(ترجمه من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏۵ ؛ ص۴۱۵)

 



* ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه جنتى - تهران، چاپ: اول، ۱۳۸۲ ش.

 
* ابن بابويه، محمد بن على، ترجمه من لا يحضره الفقيه - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۷ ش.

 

 

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 18.188.160.19 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: پنجشنبه, 27 اردیبهشت,1403