کانون نما سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی هرمزگان در قالب رویداد فرهنگی چهارشنبههای فیلم، هر هفته به اکران یک فیلم همراه با نقد و بررسی آن میپردازد که در این هفته شاهد اکران فیلم شب اول هجده سالگی بودیم.
"شب اول هجده سالگی" با کارگردانی حامد تهرانی و نقشآفرینی ژاله صامتی، بهنوش بختیاری و علیرضا استادی، ماجرای دختری است به نام "هدی" که در روز تولد ۱۸ سالگیاش توسط برادر دوستش به قتل میرسد و در ادامه داستان مادرش تلاش میکند حکم قصاص اجرا شود.
پس از پایان اکران فیلم به همت کانون نما جلسه نقد و بررسی آن با حضور دو کارشناس حقوقی و ادبی برگزار شد که در ادامه به آن میپردازیم.
دکتر رضا هاشمیزاده، دکترای تخصصی علوم ارتباطات و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد بندرعباس در جلسه نقد و بررسی این فیلم با اشاره به پربار بودن محتوای فیلمنامه و دریافت چندین جایزه بینالمللی اظهار کرد: این فیلم، دارای فیلمنامهای منسجم و بدون نقص بود که در آن پیوستگی محتوا به خوبی رعایت شده و خرده روایتهایی که در داستان دیده میشود همجهت و در امتداد روایت اصلی قرار دارد، به عنوان مثال ماجرای سلیمی که مردی نزول خور است در جهت تقویت داستان به کار گرفته شده است.
وی افزود: اصل و بنمایه داستان پیرامون بحث "مادری" است، مادری مستأصل و درمانده که تمام عمرو ماحصل زندگیاش را صرف دخترش کرده و اما در شب اول هجده سالگیاش طی حادثه و ماجرایی از دست میدهد و برخلاف ۱۵ دقیقه اول فیلم که بسیار لطیف است و حال و هوای دخترانی شاد را به تصویر میکشد که سرشار از امید و آرزو هستند، ناگهان با مرگ "هدی" اولین گره داستان ایجاد میشود.
این کارشناس و منتقد گفت: پس از مرگ هدی داستان وارد فاز جدیدی میشود که بار حقوقی و قضایی دارد و ما در ادامه و تا پایان داستان شاهد نقش پررنگ و تأثیرگذار مادر هستیم و خانم صالحی نقش مادری را رها نمیکند تا آنجا که در ملاقات با سلیمی نسبت به ارغوان حساسیت نشان میدهد یا بر مزار دخترش با اشاره به قول و قرارهای قبلی در برابر آینده دوستان هدی احساس مسئولیت میکند.
این کارشناس علوم ارتباطات با بیان اینکه کل داستان حول محور مادری است که در اوج درماندگی تصمیم بزرگ بخشش را میگیرد، تصریح کرد: در این فیلم مادری را میبینیم که در تردید بین قصاص و بخشش قرار دارد و بر سر دوراهی سختی مانده است، با این حال نمود و بروز خصلتها و ارزشهای مادری در نهایت او را ترغیب به گذشت میکند.
هاشمیزاده به وجود اندک ایرادات شکلی و حقوقی در این فیلم اشاره کرد و گفت: در مجموع فیلمنامهای خوب با کارگردانی قوی داشت و شاهد بازی فوقالعاده ژاله صامتی در قالب یک مادر درمانده و دلسوز بودیم که نقش و شأن مادری را به خوبی به تصویر کشیده بود و بازیگران دختری که چهره نبودند نیز به خوبی از عهده ایفای نقشهای خود برآمده بودند.
ابوذر سالاریفر، دکترای حقوق جزا و جرمشناسی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد بندرعباس و وکیل پایه یک دادگستری در این جلسه بیان اینکه اصل داستان روایتی است که منجر به قتل و صدور حکم قصاص میشود، اظهار کرد: در ابتدا به بررسی این مسئله میپردازیم که در مورد چنین قتلی در قانون چه پیشبینی صورت گرفته و آیا حکم قصاص در این حالت صادر میشود یا خیر.
وی ادامه داد: بر اساس قانون مجازات اسلامی ۳ نوع قتل در قانون پیشبینی شده است (قتل عمدی، قتل شبه عمدی و قتل خطای محض) که قتل عمد بر طبق ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی خود به ۳ حالت پیشبینی شده است. این فیلم روایتی چالشی و ظریف را طرح میکند که فردی بدون قصد و برنامهریزی قبلی مرتکب قتل میشود، در اینجا طبق آنچه در قانون تعریف و پیشبینی شده متمایل به عمدی بودن است.
سالاریفر تصریح کرد: بر طبق قانون اگر عمل کشنده باشد قتل عمدی است که به خصوصیت عمل اشاره دارد به این معنی که شدت ضربه وارده و کیفیت آن ملاک توجه قاضی قرار میگیرد و بر اساس آن نتیجهگیری و اعلام حکم میکند. در داستان شاهد خشم پسری به نام سامان هستیم که بر اثر عصبانیت و بدون قصد و نیت قبلی منجر به مرگ انسانی میشود که قتل شبه عمد محسوب میشود و در حقیقت قصد فیلم پرداختن به ماجرای دیه و قصاص است.
این کارشناس حقوق قضا و جرم گفت: بر طبق قانون مجازات اسلامی در صورت محرز بودن قتل عمد و صدور حکم قصاص برای اجرای حکم چنانچه جنسیت مقتول مؤنث و قاتل مذکر باشد اولیای دم مقتول نصف دیه را تحت عنوان فاضل دیه قبل از اجرای حکم به قاتل پرداخت میکنند تا حکم قصاص اجرا شود.
وی ادامه داد: در این ماجرا مادر، اولیای دم محسوب میشود اما چنانچه پدر در قید حیات باشد نظر او نیز اعمال میشود، در این داستان فرض بر عدم دسترسی و حضور پدر گذاشته شده و در ادامه داستان شاهد تلاشهای مادر در جهت تأمین مالی و پرداخت فاضل دیه هستیم تا حکم اجرا شود.
سالاریفر با اشاره به اینکه آیات، روایاتی که در خصوص قصاص وجود دارد تصریح کرد: آیات ، روایات و فقه تنها اصل حکم قصاص را پیشبینی کرده و به کیفیت آن نپرداخته است، بنابراین در بسیاری از کشورها قتل عمد را به چندین نوع دستهبندی کرده و برای هر نوع مجازات متفاوتی را لحاظ میکنند که از این بابت نقد جدی به قانون مجازات کشور وارد است.
وی ضمن ابراز امیدواری در باب اصلاح این قانون، عنوان کرد: باید قتلهایی که بر طبق برنامهریزی قبلی با تهیه سلاح و یا جریحهدار کردن احساسات و افکار عمومی شکل میگیرد را از قتلهای اتفاقی که بر اثر خشم و عصبانیت آنی صورت میپذیرد تفکیک کرد و بدین صورت تغییراتی در میزان حکم صادره اتخاذ کرد. در چنین حالتی میتوان حبس طولانی را جایگزین قصاص کرد همانطور که بسیاری از خانوادههای اولیای دم دلیل اصرار به قصاص قاتل را حبسهای کوتاهمدت عنوان میکنند که نمیتواند حس خشم و نفرت آنها را التیام بخشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در پایان بر تأثیر هنر در فرایندهای اجتماعی تأکید کرد و گفت: هنگامی که قوانین و احکام قضایی با زبان و ادبیات حقوقی مطرح میشود جنبههای اجتماعی آن نادیده گرفته میشود، اما زمانی که در قالب هنر نمایشی و داستانی به تصویر و تحریر در میآید قاعده حقوقی را در بستر اجتماعی آن میبینیم و به صورت ملموس درک میکنیم.