صوت کامل جلسه ۱۲۳ از درس‌گفتار پرده پوشانی، پرده انداز

شنبه, 14 اسفند,1400

صوت کامل جلسه ۱۲۳ از درس‌گفتار پرده پوشانی، پرده انداز

 

اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ

 

من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگد

 

جلسه صد و بیست و سوم

 

دفتر سی و پنجم: جنگ با زیبایی قسمت هفتم چهار‌شنبه 1400/11/20 7 رجب 1443

 

در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست      آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست

 

این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا           من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست

 

یعقوب وار وا اسفاها همی‌زنم                         دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

 

والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود               آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست

 

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت               شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

 

جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او                 آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

 

زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول                آن های هوی و نعره مستانم آرزوست

 

10 الإمام علي «ع»: ... و قد استكفاك أمرهم، و ابتلاك بهم، و لا تنصبنّ نفسك لحرب اللَّه ...[1]

 

امام على «ع»: (مالكا!) ... خداوند مى‏خواهد كه امور مردم را با كفايت سامان دهى، او تو را بوسيله آنان (و رفتار با آنان) مى‏آزمايد؛ (پس) مبادا در صدد جنگ‏ با خدا برآيى (و به دين خدا عمل نكنى، و امور مردم و زندگانى آنان را سست بگيرى و به آنان ظلم كنى! كه ظلم به بندگان خدا، جنگ‏ با خدا است) ...

 

بنگريد! اين ظلمى كه امام على «ع»، آن را در حدّ «جنگ با خدا» شمرده، و از والى و كارگزار اسلامى خواسته است همه گونه از آن و ارتكاب آن دورى كند، منحصر به يك نوع ظلم نيست، بلكه همه انواع ظلم و ستم و تعدّى و تجاوز به حقوق گوناگون مردم را شامل مى‏شود، يعنى هر كس هر گونه ظلمى به مردم بكند، با خدا اعلان جنگ داده و «محارب» با خدا است: ظلم سياسى، ظلم قضائى، ظلم اخلاقى، ظلم اقتصادى و معيشتى و ايجاد تورّم و گرانفروشى و احتكار اجناس و احتكار اموال (داشتن ثروت زياد و مال تكاثرى)، كه- بطبع- موجب پديد آمدن فقر در قشرهايى مى‏شود؛ نيز افراط در مصرف كالاها و نعمتها (اتراف و اسراف)، كه- بطبع- باعث محروم ماندن ديگران يا كم رسيدن به آنان مى‏گردد ... و همچنين ظلم فكرى و فرهنگى و سست كردن بنيان اعتقادى مردم و ربايش ايمان جامعه، بويژه نسلهاى ناآگاه جوان- از دختر و پسر، دانشجو و غير دانشجو- كه از سويى دچار كششهاى سخت شكن غرايزند، و بيشترى از اراده‏اى مقاوم برخوردار نيستند، و رهايى از حدود و قيود تكليفى را دوست دارند، و از سويى- با كمال درد و دريغ- از دين و اصول اجتماعى و اقتصادى و سياسى و تعاليم اصيل آن اطّلاع درستى ندارند، و عملكردهاى دنيادارانه و نامنطبق با موازين اسلام، و اشخاص فارغ از تعهّد را از چشم دين مى‏بيند و به حساب دين مى‏گذارند، و در عقيده و عمل سست مى‏شوند ... و در مواردى به لجبازى و ارتكاب اعمال خلاف دين و ترك تكليفهاى الهى خود كشيده مى‏شوند، و زيان مى‏بينند و خود نمى‏دانند ... كه البته در ايجاد اين جنجال فاجعه آميز و مصيبت بار، عملكردهاى به فرصت رسيدگان، و بى‏تعهّديهاى نامتعهّدان موقعيّت يافته، و دنيا طلبان به دنيا رسيده- در هر لباس و مقام- بسى مؤثّر است؛ و اينان نيز از ظالمانند- ظالمان بزرگ- و در حال جنگ با خدا ... و مستحقّ لعنت خدا و خلق خدا ... (أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ).[2] (الحياة / ترجمه احمد آرام ؛ ج‏6 ؛ ص461)




[1] ( 1).« نهج البلاغه»/ 993؛« عبده» 3/ 94.

[2] حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على، الحياة / ترجمه احمد آرام - تهران، چاپ: اول، 1380ش.

 

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 3.21.76.0 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: شنبه, 08 اردیبهشت,1403