روان شناس و هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بیان کرد: شکاف نسلی همواره وجود داشته اما در فضای کنونی عمیقتر شده است با این حال، این شکاف با ایجاد فضای ایمن و تقویت فرهنگ گفتوگو، قابل مدیریت است.
حجت الاسلام و المسلمین عبدالوحید داودی روان شناس و هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم که در نشست تخصصی «چالشهای نهاد خانواده در انتقال هویت دینی نسل جدید در عصر شبکهای» به مناسبت سالروز تشکیل شوراهای فرهنگ عمومی امروز ۱۴ آبان به همت جهاد دانشگاهی در دانشگاه قم برگزار شد، با بیان اینکه کارکرد اساسی دین، «حفظ نظام اجتماعی» است، گفت: هویت دینی باید بتواند نظام خانوادگی و اجتماعی را استوار نگه دارد، در فضای سنتی با مرزهای مشخص، روشهای قبلی جوابگو بود اما امروزه با کمرنگشدن مرزها و هجوم اطلاعات، آن ابزارها و روشها کارایی خود را از دست دادهاند.
روان شناس و هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بیان کرد: شورای فرهنگ عمومی، موضوع «تحول در سبک تربیتی خانواده» را بررسی میکند؛ تحولی از «اقتدار سنتی» به سمت «گفتوگوی متکثر فرهنگی». برای تبیین این مسئله، میتوان آن را به چند بخش تقسیم کرد و سپس به جمعبندی چالشهای پیش رو در دنیای معاصر پرداخت.
داودی با بیان اینکه یکی از مسائل محوری، «هویت» است، گفت: پرسشهای بنیادینی مانند من کیستم؟، از کجا آمدهام؟ و به کجا میروم؟ در این حوزه مطرح میشوند؛ هویت ابعاد مختلفی دارد و یکی از مهمترین آنها، «هویت دینی» افراد است.
این استاد دانشگاه در ادامه اضافه کرد: اگر هویت دینی را مجموعهای از باورها، ارزشها، اعتقادات و اعمال عبادی بدانیم که رابطه فرد با دین را مشخص میکند، باید پذیرفت که این هویت بر اساس جایگاه اجتماعی افراد، شکلهای متفاوتی به خود میگیرد. برای مثال، هویت دینی یک دانشجو، یک طلبه یا یک بازاری، هر کدام ویژگیها و انتظارات خاص خود را دارد. بنابراین، تربیت دینی نیز باید متناسب با این هویتها، جایگاههای اجتماعی و فرهنگهای سازمانی و خانوادگی صورت پذیرد.
کمرنگشدن مرزهای خانواده و زوال اقتدار الگویی
وی افزود: در دو سه دهه اخیر، با گسترش و فعالشدن شبکههای اجتماعی، اتفاقاتی در حوزه تربیت و هویت دینی رخ داده که نقش خانواده را روزبهروز کمرنگتر کرده است.
داودی با اشاره به اینکه حجم و گستره اطلاعاتی که در دسترس نسل جدید است، بهطور بیسابقهای افزایش یافته است، تصریح کرد: پرسشها و مسائلی که در نسلهای قبل حتی به ذهن پدر و مادرها نمیرسید، اکنون از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی بهراحتی در دسترس فرزندان قرار میگیرد. تأثیر یک گروه موسیقی در کره یا یک سبک زندگی در غرب، میتواند بر نوجوانی در یک روستای ایران اثر بگذارد. این امر، هم فرصت و هم تهدید است.
این روان شناس با تأکید بر کمرنگشدن مرزهای خانواده و زوال اقتدار الگویی، اظهار کرد: در روانشناسی، به ساختارها و مرزها توجه میشود. در گذشته، مرزهای خانواده مشخص بود و اطلاعات، فرهنگ و هویت عمدتاً از طریق والدین، خانواده گسترده، مدرسه و محله به فرد منتقل میشد و پدر و مادر به عنوان «الگوی رفتاری» اصلی برای فرزندان محسوب میشدند. اما در دنیای امروز، این مرزها به شدت کمرنگ شدهاند، دیگر لزوماً پدر برای پسر یا مادر برای دختر، الگوی اصلی نیستند. این اقتدار الگویی از دست رفته، اکنون در شبکههای اجتماعی جستجو میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از اصول اصلی در فضاهای اجتماعی مجازی پذیرش است، بیان کرد: فرد برای اینکه در یک گروه مجازی پذیرفته شود، ممکن است احساس کند باید همرنگ جماعت شود. مخالفت با جمع، بار روانی دارد. این فشار همسالان در دوره نوجوانی که اوج اثرپذیری از گروه همسال است، میتواند هویتهای شکلگرفته در خانواده (اعم از هویت مذهبی، ملی، خانوادگی یا شغلی) را تحت تأثیر قرار داده و دچار تغییر کند.
تکثر فرهنگی منجر به تشتت هویتی میشود
داودی با اشاره به اینکه در فضای کنونی، با «تکثر فرهنگی» مواجهیم، گفت: فضایی که در آن شعار «ما آدمها را قضاوت نمیکنیم» رواج دارد. این نگاه، گاهی به جای تقویت مدارا، به نسبیانگاری حق و باطل میانجامد. این تکثر میتواند به «تشتت هویتی» منجر شود برای مثال، فردی ممکن است هویت خانوادگی مذهبی داشته باشد، اما هویت ملی یا مذهبیاش در فضای مجازی چیزی کاملاً متفاوت باشد. این سردرگمی هویتی به گفته اریکسون میتواند به بیهدفی و گمکردن معنای زندگی بیانجامد.
وی با بیان اینکه نظریهای در روانشناسی وجود دارد که میگوید انسانها دو نوع تفکر دارند، تصریح کرد: تفکر سریع و سطحی، و تفکر عمیق و آهسته؛ فضای شبکههای اجتماعی با حجم انبوه اطلاعات، مغز را به سمت پردازش سریع و سطحی سوق میدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تربیت دینی و شکلگیری هویت اصیل نیازمند تفکر عمیق و تأمل است، ادامه داد: در این فضا، اطلاعاتی که حیاتی و فوری به نظر نمیرسند (مانند پیامدهای اخروی یک عمل) ممکن است کنار گذاشته شوند، در حالی که اطلاعاتی که فشار اجتماعی فوری ایجاد میکنند، در اولویت پردازش قرار گیرند.
داودی با بیان اینکه برای مدیریت این چالشها، باید به سمت ایجاد فضای ایمن و گفتوگو در خانواده حرکت کرد، گفت: در قرآن، بر ایجاد فضای امن برای شنیدن سخن تأکید شده است، ما نیز در خانوادههای امروز نیاز داریم فضایی آرام و به دور از تهدید و اضطراب برای فرزندانمان به وجود آوریم؛ فضایی که نوجوان احساس کند میتواند دغدغهها و پرسشهایش را مطرح کند.
شکاف نسلی با تقویت فرهنگ گفتوگو قابل مدیریت است
وی بیان کرد: در الگوی اقتدار سنتی، دستور و نصیحت حاکم بود و گفتوگویی در کار نبود؛ در دنیای امروز، این روش کارآمد نیست. به جای مونولوگ (تکگویی)، به دیالوگ (گفتوگو) روی آوریم. خداوند در قرآن حتی برای خودش استدلال میآورد و مردم را به تفکر دعوت میکند، نه اینکه صرفاً دستور بپذیرد بنابراین والدین نیز باید اینگونه باشند.
این استاد دانشگاه با اشاره به قابل گفتوگو بودن مسائل، بیان کرد: نوجوان باید احساس کند که هیچ موضوعی کاملاً بسته و غیرقابل گفتوگو نیست. اگر او بداند که نظر والدین قطعی و تغییرناپذیر است، اساساً وارد گفتوگو نمیشود و کار خود را میکند. باید به او نشان داد که میتوان در مورد مسائل مختلف (حتی مسائل حساس) گفتوگو کرد.
داودی با تأکید بر الگو بودن والدین، اظهار کرد: صرف گفتوگو کافی نیست لذا والدین باید خود الگوی عملی آنچه میگویند باشند؛ اگر والدین خود را ملزم به رعایت ارزشها ندانند گفتوگوهایشان اثر چندانی نخواهد داشت.
وی در پایان تأکید کرد: راه حل، حرکت به سمت الگوی مناسب بودن و گفتوگوی صمیمانه با نسل جدید است؛ اگرچه شکاف نسلی همواره وجود داشته، اما در فضای کنونی عمیقتر شده است. با این حال، این شکاف با ایجاد فضای ایمن و تقویت فرهنگ گفتوگو، قابل مدیریت است.