شهید بهشتی و دانشگاهِ انسان‌ساز؛ مسئولیت اجتماعی به‌مثابه خودسازی و جامعه‌سازی

چهار شنبه, 14 آبان,1404

شهید بهشتی و دانشگاهِ انسان‌ساز؛ مسئولیت اجتماعی به‌مثابه خودسازی و جامعه‌سازی

شهید بهشتی و دانشگاهِ انسان‌ساز؛ مسئولیت اجتماعی به‌مثابه خودسازی و جامعه‌سازی

فاطمه عباس‌آباد

 

همیشه برایم این پرسش زنده وجود داشت: مسئولیت اجتماعی تا چه اندازه در زندگی علمیِ استاد و دانشجو معنا دارد؟ آیا دانشگاه می‌تواند بدون این حس مسئولیت، به رسالت انسانی خود وفادار بماند؟ در این یادداشت، با رجوع به اندیشه‌های استاد شهید آیت‌الله محمد حسینی بهشتی، تلاش دارم به این پرسش پاسخ دهم؛ به‌ویژه از منظر این اندیشمند فرهیخته که دانشگاه را نه صرفاً محل آموزش، بلکه بستر رشد اخلاقی و اجتماعی انسان می‌دانست.

در روزگار ما، «مسئولیت اجتماعی» دیگر یک شعار نیست، بلکه شالوده‌ای فرهنگی برای اعتماد علمی و توسعه انسانی است. دانشگاه اگر از این روح تهی شود، به کارخانه‌ای برای تولید مدرک فروکاسته خواهد شد؛ اما زمانی که مسئولیت اجتماعی در رگ‌های آن جریان یابد، به کارگاه انسان‌سازی بدل می‌شود. دانشجوی آگاه، دانایی را نه ابزار ارتزاق، بلکه فرصتی برای خدمت می‌داند؛ تعهدی برای آنکه دانش خود را در مسیر حل مشکلات جامعه به کار گیرد.

به عنوان نمونه، دانشجوی رشته کامپیوتر تنها برنامه‌نویسی نمی‌آموزد، بلکه در می‌یابد نرم‌افزاری که خلق می‌کند، بر فرهنگ و زندگی مردم چه تأثیر می‌گذارد. استاد اقتصاد نیز صرفاً نظریه درس نمی‌دهد، بلکه اخلاق و عدالت را در بطن محاسبات مالی می‌نشاند. همین ظرافت‌هاست که مرز میان آموزش و تربیت را روشن می‌سازد؛ بدون مسئولیت اجتماعی، آموزش از معنا تهی می‌شود. اگر ذهن دانشجو در پی تأثیر و مسئولیت باشد، دانشگاه از سطح دانستن به عمق زیستن ارتقا می‌یابد. او باید پرسش کند: دانشی که می‌آموزم چه نیازی از مردم و کشورم را برطرف می‌کند؟

دانشجوی امروز ایران، بخشی از نیروهای تصمیم‌ساز فرداست. اگر این نسل نسبت به دردهای جامعه ــ فقر، محیط زیست، صداقت علمی، تبعیض یا عدالت اقتصادی ــ حساس نباشد، فردای تصمیم‌گیری نیز گرفتار بی‌مسئولیتی خواهد بود. در حقیقت، مسئولیت اجتماعی تمرینی برای رهبری سالم و آینده‌نگر است. در عصر دیجیتال، طوفان «من‌محوری» و «رقابت‌های بی‌حد» ذهن انسان را از جمع می‌رباید. مسئولیت اجتماعی بازگشت از من به ماست؛ تربیت روحی که علم را از فردیت جدا کرده و آن را در خدمت هم‌گرایی و کنش جمعی قرار می‌دهد. دانشجو با چنین نگاهی می‌آموزد چگونه داوطلبانه یاری‌رسان جامعه خویش باشد و علم را در حل مسائل واقعی به کار گیرد.

بی‌توجهی به مسئولیت اجتماعی هزینه سنگینی برای علم دارد. جعل مقالات، سرقت داده‌ها و بی‌اعتمادی علمی تنها نشانه‌هایی از این فقدان‌اند. وقتی استاد و دانشجو بدانند علم سرمایه ملی است، از آن چون امانتی الهی مراقبت خواهند کرد. مسئولیت اجتماعی در این معنا، حکم واکسن اخلاقی در برابر فساد علمی و فرهنگی را دارد. اگر این حس در میان دانشجویان زنده شود، دانشگاه به جای جزیره‌ای جداافتاده، به مرکز گره‌گشایی از مسائل ملی و اجتماعی تبدیل خواهد شد؛ کارخانه‌ای برای خلاقیت اخلاقی و پلی میان علم و زندگی. اما در غیاب این حس، دانشگاه به ظرفی خالی از اعتماد بدل می‌شود؛ جایی که دانایی هست ولی اثربخشی نیست.

دانشجویان کشور ما وظیفه‌ای سنگین بر دوش دارند. ۱۶ آذر، روز دانشجو، فرصتی است تا از دریچه گفتار شهید بهشتی، نگاه دوباره‌ای به این مسئولیت بیفکنیم. همان تعبیر ژرف او که گفت: «دانشجو مؤذن جامعه است و اگر خواب بماند، نماز امت قضا می‌شود.»

در همین کلام موجز، جایگاه دانشجویان و مسئولیتی که نسبت به جامعه اسلامی دارند، به بهترین وجه بیان شده است. در اندیشه شهید بهشتی، انسان همواره مسئول است: مسئول ساختن خویش و محیط خویش. او یادآور می‌شود که انسان در برابر همه افعال خود نزد خداوند مورد پرسش خواهد بود. لازمه خودسازی، محیط‌سازی است، زیرا انسان تنها در بستر جامعه شکوفا می‌شود. در نگاه او، انسان نسبت به طبیعت، به خود و به اجتماع مسئول است؛ موجودی اجتماعی که در پیوند مداوم با دیگران اثر می‌گذارد و اثر می‌پذیرد. بهشتی نخستین رسالت دانشجو را در وظیفه‌شناسی می‌داند:

«رسالت دانشجو و دانشگاه در این است که بیندیشند چه باید کرد و چگونه باید عمل کرد تا دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی از آسیب‌ها مصون بماند.»

او دانشجویان را قشر آگاه و پیشتاز جامعه می‌خواند. واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ نشان داد که دانشجویان چگونه می‌توانند در برابر استعمار و استبداد بایستند و عنصر اصلی پویایی و مقاومت انقلابی باشند. دانشجو، به تعبیر شهید بهشتی، باید بکوشد تا حرکتش در مسیر خواست و نیاز جامعه قرار گیرد؛ همان پیوندی که در ۱۶ آذر نماد شد، روزی که ایستادگی و آگاهی با خون دانشجویان در تاریخ ایران اسلامی ماندگار گشت.

از دیدگاه او، دانشجو باید فرهنگ انقلاب را بشناسد و پاسدار آن باشد. باید بپرسد جامعه چه می‌خواهد و خود را برای پاسخ به نیازهای واقعی مردم بسازد. نباید حساسیتش را نسبت به دردهای جامعه از دست بدهد؛ شغل بهتر نباید او را از دغدغه مردم دور کند. این حساس بودن، دوام وجدان مسئولیت است؛ همان چیزی که دانشگاه را زنده نگه می‌دارد. بهشتی باور دارد که دانشجو تنها فراگیر دانش نیست، بلکه عضوی آگاه، مسئول و مؤثر در ساختن جامعه است. اگر دانشجو به وظیفه خود عمل کند، تحول عمیقی در جامعه رخ خواهد داد. او باید در برابر ظلم و تبعیض بی‌تفاوت نباشد و با اندیشه و رفتار خود جامعه را به سوی عدالت و آزادی رهنمون شود.

زمانی که دانشجو با روح مسئولیت عمل کند، علم و اخلاق در او به هم می‌پیوندند، و همین پیوند، فرهنگ جامعه را تعالی می‌بخشد. دانشگاه در نگاه شهید بهشتی «کارگاه انسان‌سازی» است؛ جایی که اگر روح مسئولیت اجتماعی در آن دمیده شود، نتیجه‌اش جامعه‌ای پویا، آزاد و اخلاقی خواهد بود. بی‌تفاوتی نخبگان و دانشجویان، در باور او، یکی از عوامل عقب‌ماندگی ملت‌هاست. عمل به مسئولیت اجتماعی یعنی مبارزه با همین بی‌تفاوتی و ساختن جامعه‌ای مبتنی بر ایمان و خرد جمعی. اگر دانشجویان رسالت خود را دریابند، جامعه از رکود و وابستگی رهایی خواهد یافت و به سوی آگاهی، عدالت و پیشرفت واقعی حرکت خواهد کرد؛ زیرا دانشجو در این مسیر، نقش پیشرو و اصلاح‌گر را ایفا می‌کند.

 

وظیفه‌شناسی، پیشگامی در آگاهی، همراهی با مردم، شناخت فرهنگ انقلاب، خودسازی در مسیر ایفای نقش، و تلاش برای برطرف‌کردن نیازهای واقعی جامعه، ارکان مسئولیت اجتماعی در اندیشه شهید بهشتی است. عمل به این مسئولیت‌ها دانشگاه را از فضای آموزشی صرف به عرصه‌ای برای تربیت مسئولیت‌مدار و تحول‌ساز بدل می‌سازد.

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2025 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 216.73.216.42 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: چهار شنبه, 14 آبان,1404