بازسازی هویت دینی و ایرانی، اولویت اصلی است
لیلا ابوالفتحی- در سالهای اخیر، جایگاه فرهنگ در دانشگاهها از یک حوزه جنبی به یکی از ارکان اصلی تربیت دانشگاهی تبدیل شده است. با توجه به سیاستهای کلان فرهنگی کشور و اسناد بالادستی چون «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و «سند دانشگاه اسلامی»، دانشگاهها موظف به نقشآفرینی جدی در عرصه فرهنگ شدهاند. با این حال، پرسشهایی جدی در این زمینه مطرح است: آیا فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها با نیازها و دغدغههای نسل جوان امروز هماهنگ است؟ اسناد بالادستی تا چه میزان در برنامهریزیها تأثیرگذار بودهاند؟ و چگونه میتوان فاصله میان اهداف رسمی و زیست واقعی دانشجویان را کاهش داد؟
در همین راستا، به گفتوگو با علی فروزانفر، معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه بینالمللی سوره نشستیم تا از دیدگاه ایشان درباره وضعیت موجود، چالشها و چشمانداز فرهنگی دانشگاهها آگاه شویم.
۱. به نظر شما مهمترین اولویتهای فرهنگی دانشگاه در شرایط کنونی چیست؟
در شرایط فعلی، دانشگاهها بیش از هر چیز نیازمند بازسازی معنوی و هویتی هستند. برای ما در دانشگاه سوره، مهمترین اولویت فرهنگی، تقویت هویت دینی و ایرانی دانشجویان در کنار پرورش روحیه خلاقیت و گفتوگوست. امروز باید بتوانیم فضای فرهنگی را از حالت برنامهمحور صرف، به یک زیست فرهنگی واقعی تبدیل کنیم؛ یعنی دانشگاه خودش به محیطی الهامبخش برای اندیشیدن، گفتوگو و زیستن مؤمنانه بدل شود.
۲. نقش معاونت فرهنگی را در هویتسازی و تقویت سرمایه اجتماعی بین دانشجویان چطور ارزیابی میکنید؟
معاونت فرهنگی در واقع قلب تپنده سرمایه اجتماعی دانشگاه است. ما معتقدیم اگر روابط انسانی و روحیه همدلی در محیط دانشگاه تقویت شود، بسیاری از چالشهای آموزشی و اجتماعی نیز حل خواهد شد. برنامههایی مانند اردوهای فرهنگی، جشنهای آیینی، کرسیهای آزاداندیشی و فعالیتهای داوطلبانه، بستری برای شکلگیری این سرمایه اجتماعی هستند.
۳. در طراحی برنامههای فرهنگی دانشگاه، تا چه اندازه به اسناد بالادستی مانند «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» یا «سند دانشگاه اسلامی» توجه شده است؟
این اسناد برای ما صرفاً یک چارچوب نظری نیستند، بلکه مبنای سیاستگذاری فرهنگی دانشگاهاند. در تدوین برنامههای سالانه معاونت، شاخصهای سند دانشگاه اسلامی بهصورت عملیاتی لحاظ شدهاند. برای مثال در محورهایی مانند ارتقای سبک زندگی اسلامی، تقویت روحیه مسئولیتپذیری اجتماعی و توسعه فرهنگ هنر متعهد، برنامههای مشخص و زمانبندیشده داریم.
۴. آیا برنامههای فرهنگی دانشگاه متناسب با شاخصهایی است که در این اسناد تعیین شده؟
بله، در بخش زیادی از فعالیتها تطبیق وجود دارد، هرچند در برخی حوزهها هنوز فاصلههایی هست. مثلاً در حوزه مهارتهای فرهنگی و تمدنی، باید برنامههای عمیقتری برای دانشجویان تدارک ببینیم. به همین دلیل از امسال شاخصهای ارزشیابی برنامهها را دقیقتر با شاخصهای ملی همراستا کردهایم.
۵. چالشهای اجرایی در تطبیق برنامههای دانشگاه با این اسناد چه بوده است؟
بزرگترین چالش، محدودیت منابع انسانی و مالی است. اجرای برنامههای عمیق فرهنگی نیاز به استمرار و حمایت دارد. از سوی دیگر، زبان انتقال مفاهیم این اسناد باید با زبان نسل جدید هماهنگ شود. ما تلاش کردهایم با رویکرد هنری و خلاقانه، مفاهیم جدی فرهنگی را در قالبهایی چون فیلم کوتاه، نمایشگاه، و گفتوگوهای بینرشتهای ارائه دهیم.
۶. به نظر شما برنامههای فرهنگی موجود تا چه حد با نیازها و خواستههای واقعی دانشجویان هماهنگ است؟
ما در یک سال اخیر تلاش کردهایم سیاست «از دانشجو به دانشجو» را جدی بگیریم؛ یعنی خود دانشجویان در طراحی و اجرای برنامهها نقش محوری داشته باشند. بسیاری از جشنها، نشستها و کارگاهها به پیشنهاد انجمنها و تشکلهای دانشجویی شکل گرفته است. همین رویکرد باعث شده نیازهای واقعی نسل امروز در برنامهها بهتر دیده شود.
۷. دانشجویان چقدر در فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیری فرهنگی مشارکت دارند؟
به شکل جدی درگیر هستند. شورای مشورتی فرهنگی متشکل از نمایندگان انجمنهای علمی، کانونها و تشکلهای دانشجویی تشکیل شده و بسیاری از تصمیمها در آنجا با رأی و نظر خود دانشجویان اتخاذ میشود. ما معتقدیم اگر دانشجو در تصمیمسازی شریک نباشد، هیچ برنامهای ماندگار نخواهد شد.
۸. بازخوردهایی که از دانشجویان دریافت کردهاید، بیشتر در چه زمینههایی بوده است؟
بازخوردها معمولاً دو دستهاند؛ بخشی مربوط به رضایت از فضای تعامل و نشاط دانشگاهی است، که خوشبختانه مثبت بوده اما بخش دیگر، نقدهایی است درباره کمبود زیرساختها، بودجه یا استمرار برخی برنامهها. ما این نقدها را جدی میگیریم و تلاش کردهایم پاسخ دانشجویان را در قالب اقدام ببینند، نه صرفاً توضیح.
۹. به نظر شما فاصلهای میان انتظارات اسناد بالادستی و نیازهای نسل جوان امروز وجود دارد؟ اگر بله، راهکار پر کردن این شکاف چیست؟
قطعاً فاصلهای وجود دارد، اما نه در اصل ارزشها، بلکه در نحوه بیان آنها. زبان فرهنگی نسل امروز متفاوت است. ما باید پیامهای دینی و هویتی را با زبان هنر، تجربه زیسته و خلاقیت جوانان بیان کنیم. اگر این ترجمه درست انجام شود، اسناد بالادستی نه تنها دور از ذهن نخواهند بود، بلکه الهامبخش خواهند شد.
۱۰. چه اقداماتی برای ارتقای کیفیت و اثربخشی برنامههای فرهنگی در آینده در نظر گرفتهاید؟
در برنامه جدید معاونت، سه محور کلیدی را دنبال میکنیم:
۱. توانمندسازی فعالان فرهنگی دانشجو از طریق آموزش و حمایت هدفمند،
۲. شبکهسازی فرهنگی بین دانشکدهها برای همافزایی برنامهها،
۳. ارزیابی دقیق اثرگذاری فعالیتها بر اساس شاخصهای مشخص.
هدف ما این است که فرهنگ در دانشگاه از «رویداد» فراتر رود و به بخشی جداییناپذیر از زیست روزمره دانشگاهیان تبدیل شود.