پژوهشگران و دانشگاههای اسرائیلی با موجی بیسابقه از تحریمها روبهرو هستند
لوک برونر
ترجمه و تلخیص از Le Monde
در جهان امروز، دانشگاه دیگر صرفاً نهادی برای آموزش و پژوهش نیست؛ بلکه آینهای است از مناسبات اخلاقی و قدرت. گزارش اخیر Le Monde دربارهی موج تحریمهای علمی و فرهنگی علیه دانشگاههای اسرائیلی، بیش از آنکه صرفاً خبری دربارهٔ سیاست باشد، نشانهای است از بحران در وجدان فرهنگی جهان علم.
این بار، واکنش جامعهٔ جهانی دانشگاهی نه از مسیر دولتها، بلکه از درون نهادهای فکری برآمده است. انجمنهای علمی، گروههای دانشجویی و استادان دانشگاههای اروپا و آمریکای لاتین تصمیم گرفتهاند با بایکوت دانشگاههای اسرائیل، صدای اعتراض به جنگ غزه را از راه فرهنگ بیان کنند. برای آنان، همکاری علمی با مؤسساتی که در ساختار قدرت اسرائیل حضور مستقیم یا غیرمستقیم دارند، نوعی عادیسازی خشونت و بیعدالتی است. تحریم، در این معنا، شکلی از «مقاومت اخلاقی» است؛ تلاشی برای بازگرداندن مسئولیت انسانی به درون زبان علم.
رفتار دولت اسرائیل در قبال این بحران نیز نشانگر نوعی نگاه ابزاری به فرهنگ و دانش است. به جای تأمل در ریشههای بیاعتمادی جهانی، دولت با وعدهٔ بورسیههای کلان و جذب نخبگان سعی دارد نظام دانشگاهی را به عنوان بازوی مشروعیت سیاسی خود تقویت کند. این سیاست، علم را از ساحت حقیقت به ساحت تبلیغ میکشاند؛ جایی که پژوهشگر نه شاهد واقعیت، بلکه توجیهگر قدرت میشود.
در این میان، مسئله اصلی فراتر از اسرائیل است: پرسش از نسبت میان علم، اخلاق و مسئولیت فرهنگی. آیا جهان دانشگاهی میتواند در برابر خشونت و تبعیض، بیطرف بماند؟ یا بیطرفیِ مطلق خود به نوعی همدستی بدل میشود؟ تحریم دانشگاههای اسرائیلی، هرچند شکلی از اعتراض است، اما یادآور این واقعیت نیز هست که فرهنگ علمی، اگر در خود بازاندیشی نکند، بهآسانی به میدان جنگ معنا بدل میشود.
شاید وقت آن رسیده باشد که دانشگاهها – چه در اسرائیل و چه در جهان – از خود بپرسند: دانش برای چه و برای که است؟ تا زمانی که علم در خدمت قدرت بماند و نه انسان، تحریمها نهتنها پایان بحران نخواهند بود، بلکه نشانهای خواهند شد از بحران عمیقتر: بحران معنا در فرهنگ علم.