مقدمه:
پدیده تقلب علمی در سالهای اخیر تحولی بنیادین را تجربه کرده و از سطح تخلفات پراکنده فردی به یک«صنعت سازمانیافته» در مقیاس جهانی ارتقا یافته است. مطالعه Richardson و همکاران (۲۰۲۵) نشان میدهد که این پدیده دیگر توسط نهادهای منفرد بلکه توسط شبکههای بزرگ، مقاوم و بهسرعت در حال گسترشی شامل کارخانههای مقاله، دلالان انتشار و مجلات جعلی تسهیل میشود. این نهادها با بهرهبرداری نظاممند از شکافهای ساختاری در زیستبوم علمی و ناکارآمدی مکانیسمهای نظارتی موجود، حجم عظیمی از تولیدات علمی تقلبی را روانه ادبیات پژوهشی میکنند. شواهد موجود از رشد نمایی این پدیده، ناکافی بودن پاسخهای کنونی و تهدیدات آن برای اعتبار علم و حتی یکپارچگی دادههای آموزشی هوش مصنوعی حکایت دارد. بنابراین، تحلیل حاضر با استناد به یافتههای تجربی جدید، به بررسی ابعاد این چالش نظاممند و راهکارهای مقابله با آن میپردازد.
چکیده
مطالعه Richardson و همکاران (۲۰۲۵) نشان میدهد که تقلب علمی سازمانیافته دیگر یک پدیده فردی نیست. این پدیده توسط نهادهای بزرگ، مقاوم و در حال رشد سریع مانند کارخانههای مقاله (paper mills)، دلالان انتشار مقاله (brokers) و مجلات علمی جعلی یا Hijacked Journals تسهیل میشود. این نهادها با بهرهگیری از شکافهای موجود در سیستم علمی و ناکافی بودن مکانیزمهای نظارتی، حجم عظیمی از مقالات جعلی را تولید و منتشر میکنند.
یافتههای کلیدی
۱. همکاری سازمانیافته بین داوران و نویسندگان
در نمونهای از مجله PLOS ONE، تنها ۰٫۲۵٪ داوران (۴۵ نفر) مسئول ۳۰٫۲٪ مقالات بازپسگرفتهشده بودند.
این داوران مقالاتی را تأیید کردهاند که بعداً بازپس گرفته شده یا در PubPeer نقد شدهاند.
شبکهای از داوران و نویسندگان در چهار کشور شناسایی شد که به شکل سازمانیافته همکاری میکردند.
۲. تولید صنعتی مقالات جعلی
تحلیل شبکهای مقالات با تصاویر تکراری نشان داد که این مقالات در دستههای بزرگ و در بازههای زمانی کوتاه منتشر میشوند.
این الگو با فرضیه فعالیت کارخانههای مقاله مطابقت دارد، جایی که بانک تصاویر ثابت برای تولید انبوه مقالات استفاده میشود.
۳. پرش مجله (Journal Hopping) و انعطاف نهادهای تقلبی
بررسی موردی نهاد ARDA نشان داد که این نهاد فهرست مجلات مورد استفاده خود را مداوم بهروزرسانی میکند و با حذف مجلات از نمایهها (deindexing) سازگار میشود.
۳۳٪ از مجلات معرفیشده توسط ARDA در سال ۲۰۲۰ بعداً از Scopus حذف شدند؛ در حالی که نرخ عمومی حذف مجلات تنها ۰٫۵٪ بود.
۴. تمرکز تقلب در زیرحوزههای خاص
در زیستشناسی RNA، زیرحوزههایی مانند miRNAs، circRNAs و lncRNAs نرخ بازپسگیری تا ۴٪ داشتند، در حالی که CRISPR-Cas9 تنها ۰٫۱٪ بود.
این موضوع نشان میدهد که نهادهای تقلبی بهصورت هدفمند به زیرحوزههای پرطرفدار و کمنظارتی حمله میکنند.
۵. رشد نمایی تقلب علمی
تعداد مقالات بازپسگرفتهشده و مقالات با نظرات PubPeer هر ۳٫۳ و ۳٫۶ سال دو برابر میشود، در حالی که کل انتشارات علمی هر ۱۵ سال دو برابر میشود.
مقالات مشکوک به تولید کارخانهای هر ۱٫۵ سال دو برابر میشوند و بهزودی از تعداد مقالات بازپسگرفتهشده پیشی خواهند گرفت.
پیامدها و هشدارها
سیستم فعلی نظارت و مجازات (بازپسگیری، حذف از نمایهها) قادر به مهار تقلب سازمانیافته نیست.
تنها حدود ۲۵٪ از مقالات مشکوک به تقلب بازپس گرفته میشوند و تنها ۱۰٪ در مجلات حذفشده منتشر میشوند.
این پدیده اعتماد عمومی به علم را کاهش داده و بهویژه برای کشورهای با نظام علمی نوپا آسیبزا است.
هوش مصنوعی و مدلهای زبانی بزرگ نیز در معرض خطر یادگیری از دادههای تقلبی هستند.
پیشنهادهای نویسندگان
-ایجاد سیستم پاسخگویی مستقل برای جداسازی فرآیندهای شناسایی، بررسی و مجازات.
-تخصیص منابع انسانی و فناوری برای شناسایی تقلب در مقیاس بزرگ.
-حمایت از افشاگران و محافظت قانونی و سازمانی از آنان.
-توسعه چارچوب مفهومی یکپارچه برای توصیف نهادهای تقلبی و رفتارهای آنان.
نتیجهگیری
تقلب علمی دیگر یک انحراف فردی نیست؛ بلکه یک صنعت سازمانیافته، چابک و در حال گسترش است که از ضعفهای ساختاری نظام علمی سوءاستفاده میکند. بدون اقدامات فوری و سیستماتیک، این پدیده میتواند اعتبار و آینده علم را به خطر بیندازد.
📚 منبع
Richardson, R. A. K., Hong, S. S., Byrne, J. A., Stoeger, T., & Amaral, L. A. N. (2025). The entities enabling scientific fraud at scale are large, resilient, and growing rapidly. PNAS, 122(32), e2420092122.
https://doi.org/10.1073/pnas.2420092122