شهادت عمار ياسر

يكشنبه, 12 مرداد,1404

شهادت عمار ياسر

پیامبر اعظم (ص) : حق همراه عمّـار است و او هر کجا که باشد حقّ به دور او می‌چرخد

در روز نهم صفر سال سی و هفت هجری قمری و در گرماگرم نبردی بزرگ که صفّین نـام گرفته بود، پیـکر مردی از تبـار ابرار حقیقت خواه و عدالت جویی راستین با سرنیزه ی ملعونی به نام ابو العادیة الفزاری مجروح گردید و از بالای زین بر زمین افتـاد و با خنجر فاسقی دیگر به نام ابن جون سکونی سر از بدن شریفش جدا شد. عمّــار یاسر که رضوان و رحمت پروردگار بر او باد صحـابی شریفی بود که از عمق وجود مقام و منزلت نبیّ مُکرّم اسلام صلّی ألله علیه و آله و سلّم و امیرألمؤمنین حضرت علی علیه السلام را درک کرده بود و بر ولایت آن بزرگواران با تمام ذرّات وجودش به باور و یقین قلبی و عملی رسیده بود. او از جمله ی معدود یاران علی علیه السلام بود که پی به حقیقت نوریّه ی صاحب منصب ولایت تامّـه بُرده بود و در جزء به جزء عـالم وجود و زندگیش آثار و برکات این ولایت را به عینه دیده بود و با گستردگی که وعاء وجودی او داشت توانسته بود همانند سلمان و مقـداد رحمة الله علیهما و تعداد انگشت شمار دیگری از یاران خاص، جُزو اصحاب سرّ امیـرالمؤمنین(ع) باشد. عمّـار جزو هفت نفر صحابه ای بود که در معیّت امام حسن مُجتبی علیه السلام و امام حُسین علیه السلام در حدیث شریف سحاب که مرحوم علّامه ی مجلسی(ره) در کتاب شریف بحار الانوار و مرحوم علّامه سیّد هاشم بحرانی(ره) در مدینة المعاجز و دانشمند جلیل القدر میرزا حُسین نوری طبرسی(ره) در نفس الرّحمن از قول سلمـان فارسی رضوان الله تعالی علیه بیان نموده اند حضور داشت و شاهد یک یک وقایع و فرمایشات آن روز امیر خود بود.(1 )

عمّـار در نزد مولای مُتقیّان حضرت علی علیه السلام منزلتی خاص داشت و در زمان خلافت دُنیـائی آن امام هُمام(ع) همواره در کنـار آن حضرت(ع) در مقام مشاور، در خدمتگزاری به مولایش کوشا و ساعی بود و در هنگامه های نبرد نیز رزمنده ای شجاع و دلیـر بود. شهـادت عمّـار یاسر امیرالمؤمنین(ع) را بشدّت مغموم و آزرده ساخت و پس از جنگ نیز آن حضرت(ع) در میان کشته شدگان می گشتند و زمانی که به بدن بی جان عمّـار رسیدند با چشمانی اشکبار فرمود: «إنَالِلّه وَ إناإلَیهِ راجِعوُن، هر کس قتل عمّـار را بزرگ نشمرد و غمگین نشود از اسلام حظّ و بهره‌ای نبرده است».(2) اندوه امیرالمؤمنین(ع) در فراق عمّـار در خطبه ی معروف آن بزرگوار نیز کاملاً مشهود است، آنجـا که امام(ع) با اشک و دریغ، فریاد أینَ عمّـار را سر دادند و حتی از این غُصه و نیز غُصه ی نبودن کسی همچون عمّار در میان جماعت کوفی، دست بر محاسن خود گذاشتند و به شدّت گریستند و غم از دست دادن عمّـار را که مُدافع صدیق دین بود را برای مردُمی که در میانه ی نبرد به بهانه های واهی دست از کارزار کشیده بودند و دُنیایشان را بر ولیّ مُطلق خُـدا و اوامر او ترجیح داده بودند را مُتذکر گردیدند.

امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه‌ای که ظاهراً آخرین خطبه ی ایشان بود فرمودند:  کجا هستند برادران من که بر راه حقّ رفتند، و با حق در گذشتند؟ کجاست عمّار و کجاست پسر تیهان (مالک بن تیهان انصاری) و کجاست ذو الشّهادتین (خزیمة بن ثابت بن فاکه بن ثعلبة بن ساعدة انصاری که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم شهادت او را به جای شهادت دو نفر پذیرفتند) و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند، و سرهایشان را برای ستمکاران فرستادند؟ ( پس در این زمان دست بر محاسن شریف خود برد و زمانی طولانی گریست) و سپس مُجدّد فرمود: دریغا از برادرانم که قُـرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند. در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند. سُنّت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند. دعوت جهـاد را پذیرفته و به رهبـر خود اعتماد و اطمینان داشتند و از او پیروی کردند.

در این حال با بانگی بلند فرمود: جهـاد، جهـاد بندگان خُـدا. من امروز لشکر آماده می کنم. کسی که میخواهد بسوی خُـدا برود همراه مـا خارج شود.

نوف بکالی نقل مینماید: امام(ع) برای حضرت حُسین علیه السّلام ده هزار سپاه، و برای قیس بن سعد ده هزار سپاه، و برای ابو ایّوب ده هزار سپاه قرار داد، و برای دیگر فرماندهان نیز سپاهی مُعیّن کرد، و آماده بازگشت به صفّین بود که قبل از جُمعه، ابن ملجم ملعون به آن حضرت(ع) ضربت زد، و لشکریان به خانه ها باز گشتند، و ما چون گوسفندانی بودیم که شبان خود را از دست داده و گرگ ها از هر سو برای آنان دهان گشوده بودند.(3)

تفکّر در این موضوع برای مـا بسیار حائز اهمیّت است که شخصیتی مثل عمّـار بن یـاسر دارای چه ویژگی ها و خصوصیاتی بود که امام معصوم و ولیّ مُطلق خُـدا در مورد او فرمود: « هر کس قتل عمّـار را بزرگ نشمرد و غمگین نشود از اسلام حظّ و بهره‌ای نبرده است». و یا در خطبه ای‌که بخشی از آن ذکر گردید، حضرت(ع) اینگونه در مورد عمّـار و یا ابن تیهان و خزیمة بن ثابت سخن میراند. دقّت در همین خطبه توجّه انسان را به چند نکته در مورد آنها جلب مینماید.

 

 

 

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2025 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 216.73.216.6 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: یکشنبه, 12 مرداد,1404